کاش ادم هیچوقت نفهمه که یه حرفهاییی دروغ بوده
درد دارد وقتی چیزی را کسر میکنی که با همه وجودت جمع کرده ای
هرگز نفهمیدم فراموش کردن درد داشت یا فراموش شدن بهر حال فراموش میکنم فراموش کردنم را
************************************************************
کسی واقعا چه میداند که من هوش وحواسم را لا به لای ته ریش مردانه ات گم کرده ام
***************************************************************
دستم به دامانت در این آغاز فصل سرد / آخر سکوت تو غزل را می کشد برگرد
آوار غم بر شانه های شهر را بنگر / شعری بخوان آرامشی پیدا کند این درد . . .
تازه به وجودش عادت کرده بودم ولی ................... او هم به من پشت کرد و از فردایش شبیه پرگار راه رفت
دعا کردم که ببارد و لب تشنه سیراب شود اما از آسمان دلم تگرگ بارید و کوزه شکست.
ز چشمت چشم آن دارم که از چشمم نیندازد / به چشمانت که چشمانم به چشمان تو می نازد
ز چشمانت زکاتی ده نگاهی کن به چشمانم .. که چشم من بجز چشمت به هرچشمی نمی نازد
************************************************
خدایا آخرش نفهمیدم این جایی که من هستم،تقدیرمن است یا.......... تقصیرمن!؟
***********************************************
ادامه مطلب...
دلم می گیرد از هر چه هست
دلتنگ می شوم به هر چه نیست
چه خوب می شد
نبود هر چه که هست
بود هر چه که نیست
دلتنگی هایم را جایی، جا گذاشته ام
کجا؟ نمی دانم
فقط دلم دل دل می کند
خسته ست و افسرده
این روزها …. بی خیال
فقط سرم درد می کند … نشانه چیست ؟ مرگ
دوباره چسب خورده ترین قسمت سینه ام می شکند
جایی که تمام ساعت های سکوت سعی به جمع کردن آن داشته ام
تب می کند نگاه … می سوزد این دلم
قلبم چه بی کس است
دنیا
همین بس است
دیدی گفتم؟ که یه روز پر میکشی تو هوام؟ دیدی گفتم که تو هم میری به خاطره هام.. میاد اون روز که نمیگیری سراغ ار ما