دلنوشته های عاشقانه من
دلنوشته های من
نوشته شده در تاريخ یک شنبه 16 مهر 1391برچسب:, توسط ترانه |

خیلی وقتا بهم گفتن چرا میخندی
بگو تا ماهم بخندیم..
اما هرگز نگفتن چرا غصه میخوری
بگو تا ماهم غصه بخوریم.

نوشته شده در تاريخ یک شنبه 16 مهر 1391برچسب:, توسط ترانه |

 

  دوستت دارم‌ها را نگه می‌داری برای روز مبادا

دلم تنگ شده‌ها را، عاشقتم‌ها را

این‌ جمله‌ها را که ارزشمندند الکی خرج کسی نمی‌کنی

باید آدمش پیدا شود!

دلم را که مرور میکنم

تمام آن از آن توست

فقط نقطه ای از آن خودم

ولی آن نقطه راهم

میخ میکوبم

نوشته شده در تاريخ چهار شنبه 12 مهر 1391برچسب:, توسط ترانه |

تقدیم به تو باعشق

نوشته شده در تاريخ چهار شنبه 12 مهر 1391برچسب:, توسط ترانه |

دست عشق از دامن دل دور باد! می توان آیا به دل دستور داد؟
می توان آیا به دریا حکم کرد ؟ که دلت را یادی از ساحل مباد؟
موج را آیا توان فرمود: ایست ، باد را فرمود: باید ایستاد؟
آنکه دستور زبان عشق را ، بی گزاره در نهاد ما نهاد
خوب می دانست تیغ تیز را ، در کف مستی نمی بایست داد

 

سعید دوست گرامی

نوشته شده در تاريخ چهار شنبه 12 مهر 1391برچسب:, توسط ترانه |

ســُــرخ می شوی ، وقتی می شنوی دوستت دارم !
زرد می شوم ، وقتی می شنوم " دوســــتش ...داری " !!
چهار شنبه سوری راه انداخته ایم...
ســـرخی ِ تو از من ، زردیِ من از تــــو !
همیشه من می سوزم .....و همیشه تو می پــــری

نوشته شده در تاريخ چهار شنبه 12 مهر 1391برچسب:, توسط ترانه |

من و تو میدانیم کز پی هر تقدیر ، حکمتی می آید ،

من و فرسایش دل ، تو و تصمیم و مکان ، ما و تقدیر و زمان

چه شود آخر دلتنگیها ! خدا می داند

نوشته شده در تاريخ چهار شنبه 12 مهر 1391برچسب:, توسط ترانه |

دوست داشتنِ کسی که شما رو دوست نداره
مثل بغل کردنِ کاکتوس می مونه
هر چی محکم تر بغل کنی
بیشتر آسیب میبینی ...

نوشته شده در تاريخ چهار شنبه 12 مهر 1391برچسب:, توسط ترانه |

 اشک خیمه زده بر صفحه ی چشم نگرانم/
چنـد روزیسـت که دلواپسـم و بـد نگرانم/
کوچه از رهگذر سرد غمت زار و گرفته ست/
شب بی تابش ماه روی تو برده امانم…

نوشته شده در تاريخ چهار شنبه 12 مهر 1391برچسب:, توسط ترانه |

وسعت درد فقط سهم من است ، باز هم قسمت غم ها شده ام ، دگر آیینه ز من با خبر است ، که اسیر شب یلدا شده ام ، من که بی تاب شقایق بودم ، همدم سردی یخ ها شده ام ، کاش چشمان مرا خاک کنید ، تا نبینم که چه تنها شده ام

 


 
نوشته شده در تاريخ چهار شنبه 12 مهر 1391برچسب:, توسط ترانه |

 تو هم چایَت را تلخ می‌خوری
وقتی بفهمی
که هیچ بوسه‌ای
با قند شیرین نمی‌شود!

صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 50 صفحه بعد

.: Weblog Themes By LoxBlog :.

تمام حقوق اين وبلاگ و مطالب آن متعلق به صاحب آن مي باشد.